صفحه شخصی هیوا آتشبار   
 
نام و نام خانوادگی: هیوا آتشبار
استان: آذربایجان غربی - شهرستان: مهاباد
رشته: دکتری عمران - پایه نظام مهندسی: دو
شغل:  کارشناس رسمی دادگستری - مهندس ناظر
شماره نظام مهندسی:  14-3-0-03454
تاریخ عضویت:  1390/01/12
 روزنوشت ها    
 

 این نیز بگذرد بخش عمومی

26

بزرگی در عالم خواب دید که کسی به او می‌گوید: فردا به فلان حمام برو وکار روزانه حمامی را از نزدیک نظاره کن. دو شب این خواب را دید و توجه نکرد ولی فردای شب سوم که خواب دید به آن حمام مراجعه کرد دید حمامی با زحمت زیاد و د ر هوای گرم از فاصله دور برای گرم کردن آب حمام هیزم می‌آورد و استراحت را بر خود حرام کرده است. به نزدیک حمامی رفت و گفت: کار بسیار سختی داری، در هوای گرم هیزم‌ها را از مسافت دوری می‌آوری و ..... حمامی گفت: این نیز بگذرد.

یکسال گذشت برای بار دوم همان خواب را دید و دو باره به همان حمام مراجعه کرد دید آن مرد شغلش عوض شده و در داخل حمام از مشتری‌ها پول می‌گیرد. مرد وارد حمام شد و گفت: یک سال پیش که آمدم کار بسیار سختی داشتی ولی اکنون کار راحت‌تری داری، حمامی گفت: این نیز بگذرد.

دو سال بعد هم خواب دید این بار زودتر به محل حمام رفت ولی مرد حمامی را ندید وقتی جویا شد گفتند: او دیگر حمامی نیست در بازار تیمچه‌ای (پاساژی) دارد و یکی از معتمدین بزرگ است. به بازار رفت و آن مرد را دید گفت: خدا را شکر که تا چندی پیش حمامی بودی ولی اکنون می‌بینم معتمد بازار و صاحب تیمچه‌ای شده‌ای، حمامی گفت: این نیز بگذرد.

مرد تعجب کرد گفت: دوست من، کار و موقعیت خوبی داری چرا بگذرد؟ چندی که گذشت این بار خود به دیدن بازاری رفت ولی او آن جا نبود. مردم گفتند: پادشاه فرد مورد اعتمادی را برای خزانه داری خود می‌خواسته ولی بهتر از این مرد کسی را پیدا نکرد و او در مدتی کم از نزدیکترین وزیر پادشاه شد و چون پادشاه او را امین می‌دانست وصیت کرد که پس از مرگش او را جانشینش قرار دهند. کمی بعد از وصیت، پادشاه فوت کرد اکنون او پادشاه است. مرد به کاخ پادشاهی رفت و از نزدیک شاهد کارهای حمامی قبلی و پادشاه فعلی بود جلو رفت خود را معرفی کرد و گفت: خدا را شکر که تو را در مقام بلند پادشاهی می‌بینم پادشاه فعلی و حمامی قبلی. گفت: این نیز بگذرد.
مرد شگفت زده شد و گفت: از مقام پادشاهی بالاتر چه می‌خواهی که باید بگذرد؟ ولی مرد سفر بعدی که به دربار پادشاهی مراجعه کرد. گفتند: پادشاه مرده است ناراحت شد به گورستان رفت تا عرض ادبی کرده باشد. مشاهده کرد بر روی سنگ قبری که در زمان حیاتش آماده نموده حک کرده و نوشته است این نیز بگذرد.



هم موسم بهار طرب خیز بگــــــــــذ رد
هم فصل ناملایم پاییز بگــــــــــــــــذ رد
گر نا ملایمی به تو کرد از قـضــــــــــا
خود را مساز رنجه که این نیز بگذرد

شنبه 12 شهریور 1390 ساعت 10:53  
 نظرات    
 
فرشته ملایی 11:42 یکشنبه 13 شهریور 1390
13
 فرشته ملایی
واقعا که همه چیز توی این دنیا میگذرد ومیرود و تمام میشود فقط اعمال ما هست که میماند
مرتضی جباری 12:58 یکشنبه 13 شهریور 1390
12
 مرتضی جباری
قصه ناتمام است. پس از چندی دوباره آن مرد برای زیارت اهل قبور به قبر پادشاه سر میزند و میبیند که سیل قبر را شسته و محو کرده و معنی سنگ نوشته را می فهمد.
محسن مطلع 14:19 یکشنبه 13 شهریور 1390
6
 محسن مطلع
این نیز بگذرد
بعد از این
دیوانه سازم خویش را
محمدرضا افقری 16:07 یکشنبه 13 شهریور 1390
4
 محمدرضا افقری
خوبیش اینه که می گذ ره
هیوا آتشبار 01:19 دوشنبه 14 شهریور 1390
6
 هیوا آتشبار
ممنون از نظرات همگی دوستان.
آقای جباری ممنون که داستان رو کامل کردید، من تا همین جاش رو داشتم.
موفق باشید.
"این نیز بگذرد"
حسن ابراهیمی 02:34 دوشنبه 14 شهریور 1390
8
 حسن  ابراهیمی
اگر گذشتنی نبود که قابل تحمل نبود ، خوشا به سعادت ما که این نیز میگذرد
اکبر فرح بخش 14:18 دوشنبه 14 شهریور 1390
7
 اکبر فرح بخش
معناش این که به دنیا دل نباید بست ولی امید به آینده سختی ها را نیز اسان میکند
چراکه چرخهای زنگ زنده و سنگین زندگی با دستان پر توان امید می چرخد
یحیی بهمنی 13:33 سه شنبه 15 شهریور 1390
9
 یحیی  بهمنی
خدا کنه برای همه، همینجوری که برای این دلاک گذشت، بگذره! چنین گذشتنی، ظاهرا گذر به کمال است. ولی متأسفانه اکثر ماها، معمولا به صفا، صداقت و صمیمیت گذشته مون غبطه میخوریم! این یعنی امروزمون بدتر از دیروزه!

من‌استوی یوماه فهو مغبون...هر کس دو روزش مانند هم باشد، زیانکار است! وای به حال اینکه روز دومش از روز اولش بدتر باشه!